لیوان فرانسوی نخرید
سه شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۷، ۰۱:۴۷ ب.ظ
چهل و پنج دقیقه تمام داشتم تصمیم میگرفتم لیوانی که رو به رومه رو بکوبونم تو دیوار یا نه.
تمام جوانب رو درنظر گرفتم انگیزه هام رو گفتم به پیامدهاش فکر کردم.. دستم میرفت سمتش برمیگشت. دیگه کلا یادم رفته بود چرا میخواستم بکوبونمش تو دیوار تمام ذهنم درگیر این شده بود که بزنم یا نزنم. یهو برش میداشتم که بزنم باز پشیمون میشدم میگفتم تهش که چی؟ حالا خودمم میدونستم بیشترین انگیزم جلب توجه بود ولی خب تهش که چی؟
خلاصه بعد چهل و پنج دیقه یهو عصبی شدم از اینهمه فکر مسخره و لیوان رو با هرچی هرچی هرچی حرص داشتم زدم تو دیوار
ولی نشکست...
دیدم تهش نوشته مید این فرنس..
بدتر اعصابم ریخت بهم..
حالا چجوری سر حرف رو با مامانم باز کنم
قرار بود به خاطر صدای لیوان بیاد اتاق و ببینه دخترش به چه سگی تبدیل شده و منم بیفتم به پاش که فلان و فلان و فلان بلکه این دل صاب مرده آروم بگیره
عذاب وجدان داره خفم میکنه..
۹۷/۰۴/۱۹