حوالیٖ من

ما را برای «رهگذری» آفریده اند

حوالیٖ من

ما را برای «رهگذری» آفریده اند

نکنه نیای!

دوشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۷، ۰۱:۰۶ ب.ظ

دستم مینویسه دیگه آدمارو دوست ندارم

میخونیش دیگه تو رو دوست ندارم

واقعیت اینه از همیشه بیشتر دوستت دارم

.

.

میگی بهای دوست نداشتن دیگران حال بدته.

میگی چون تویی نمیپرسم چرا حالت بده.

فک میکنی میشناسی منو. فک میکنی مثل خودتم. فک میکنی وقتی میگم نمیخوام حرف بزنم و اصرار نمیکنی که حرف بزنم خیلی جذابی. خیلی فهمیده ای.

ولی نمیفهمی. نمیفهمی میگم نمیخوام حرف بزنم چون دلم میخواد در مورد تو حرف بزنم. در مورد خودمون. و در مورد خودتون حرف میزنی برام. حرف میزنی حرف میزنی حرف میزنی.. میگی مهم نیس اگه نمیخای حرف بزنی. بازم فکر میکنی خیلی جذابی. خیلی فهمیده ای. ولی اگه جلو دستم میبودی انقد میزدمت که صدا سگ بدی.

بهت میگم آدمارو دوست ندارم.

بفهم دارم میگم دوست ندارم.

یه کاری بکن.. بیشتر از اینکه ک..شر بگی که بخندم. نمیخوام بخندم. میخوام دوستت داشته باشم. 

میگم دیگه آدمارو دوست ندارم.

من گوه بخورم آدمارو دوست نداشته باشم.

.

.

باید پاک میکردم. پیامی که تاصبح مونده رو باید پاک میکردم. پیام بیات شده رو باید پاک میکردم. پیامی که احساسش عوض شده رو باید پاک میکردم..

۹۷/۰۶/۱۲
دُچـــار ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی