حوالیٖ من

ما را برای «رهگذری» آفریده اند

حوالیٖ من

ما را برای «رهگذری» آفریده اند

ماه من

شنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۲:۰۲ ب.ظ

چهار ماهه اینجا ننوشتم

تو این چهار ماه یه رابطه ی جدید تجربه کردم

بوسیدم

بوسیده شدم

دلتنگ شدم

گریه کردم 

غصه خوردم

پشیمون شدم

تموم کردم

برگشتم

دوست معمولی شدیم

بغل کردیم

خندیدیم

حرف زدیم

پیچوندیم

و انگار هیچ حسی دیگه اونقدرا جدی نیس تو وجودم..

شب تولدم عجیب ترین شب زندگیم بود

اون شب هر دوشون باهم کنارم بودن و من چیکار کردم؟

بهش گفتم خیلی دوست دارم ولی الان حس ج.ن.د.ه. بودن دارم

گفت من مشکلی با حست ندارم حالا میتونی بری بغل اون

من با هردوشون خوشحال بودم و حالا هردوشونو باهم دارم بدون اینکه هیچ رابطه ای وجود داشته باشه.

نمیدونم چه تاوانی داشت این چند ماه و چی از دست دادم به اینجا رسیدم ولی این نقطه، نقطه ی امنِ رابطه م بعد از سه سال دوستیه!

.

.

.

قرار نیست آدم جدیدی بشم، قرار نیست هیچ چالش جدی ای داشته باشم

قرار نیست بزرگ بشم

چون من آدم حاشیه م

قرار نیست هیچوقت آرزوهای بزرگ داشته باشم

قرار نیست دیگه هیچی اونقدری ناراحتم کنه

.

.

.

و این منو به شدت ناامید و دلسرد میکنه...

.

.

.

"دفعه دیگه که چشامو میبندم نمیخوام ببینم خواب تو رو

دفعه دیگه که دارم من میخندم نمیخوام بکنم یاد تو رو

من بودم با دلم تنها و اومدی یهویی این دلم مال تو شد

ریشه کردی توی قلبم و نمیری بذار که بمیرم پاشو برو"

.

.

.

سه سال از اون نوشتم و یه بارم از ماه من ننوشتم

کدومشون ماه ترن؟

.

.

.

اینجا، این وبلاگ، من نیست

احساس من نیست

من این نیستم

ولی اینجا میتونم طوری بنویسم که جای دیگه نمیشه

اینطور نوشتن رو دوست دارم

۹۹/۰۲/۲۷
دُچـــار ..

نظرات  (۱)

😨😨

پاسخ:
هوم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی