حوالیٖ من

ما را برای «رهگذری» آفریده اند

حوالیٖ من

ما را برای «رهگذری» آفریده اند

دلِ من تنگ تر از قبل ـه

شنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۷، ۱۰:۴۶ ب.ظ
جدیدا کتابخونه که میرم گوشیم رو با خودم نمیبرم
ساعت 12 زنگ زده بود، سه اینطورا بود که میخواستم از کتابخونه بیام بیرون میس کالش رو دیدم، زنگ زدم برنداشت.
اومدم اتاق خوابیدم.
تو خواب و بیداری گوشیم رو چک کردم دیدم نوشته "کاری نداشتم، میخواستم بیام پیشت"
خواب نمیدیدما، همینو نوشته بود
.
خوشحالم که دارم روابطمو کنترل میکنم
ولی کاش تنها نمونم تهش...
.
دلم میخواد باهاش برم کوه، فقط کنار اون میتونم ساکت باشم و فقط یه مسیری رو بریم بدون اینکه حرفی باشه.
با بقیه باید بخندیم، با بقیه باید خوش بگذره..
۹۷/۰۹/۱۷
دُچـــار ..

نظرات  (۲)

خوبه که یه نفر اوضاع رو تحت کنترلش داره.
پاسخ:
شاید فقط داره وانمود میکنه.
چقد به دلم نشست حرف آخرت
گذروندن وقتت با کسی که دوسش داری فراتر از خوش گذشتنه
پاسخ:
فقط حیف که کم پیش میاد، خیلی کم..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی