حوالیٖ من

ما را برای «رهگذری» آفریده اند

حوالیٖ من

ما را برای «رهگذری» آفریده اند

بماند که هیچ عاشقی حال منطق ندارد

دوشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۲۰ ق.ظ

شما با حرف زدن خالی میشید؟

من نمیشم

با اینکه تقریبا همه ی چیزیایی رو که باید بهش میگفتم رو گفتم ولی هنوز آروم نشدم

شایدم دارم اشتباه میزنم اصلا

شاید واقعا مشکل من اون نیست

برای من مهم نیست اون چی میگه. چیزی که من حس میکنم اینه که من ذره ای براش اهمیت ندارم.

گفت بهت نشون میدم دقیقا کجا ذهنمی

گفت برای من مصداق یه آیه ای

گفت به پیر به پیغمبر دلم برات تنگ شده

ولی هیچ کدوم از اینا برام مهم نیست

چون اونجوری که من میخوام دوستم نداره

که دیگه چندان اهمیتی هم نداره

چون فهمیدم این حجم از حالِ بد نمیتونه به یه آدمی که انقد سعی میکنه تو زندگیم نباشه ربط داشته باشه.

چون هفته ی دیگه امتحان الکتریکی دارم و از اونجایی که ریدم به فرجه هام تقریبا وقتی برای خوندنش ندارم. 

همین موضوع کافی بود که نتونم تمرکزمو جمع کنم که مهندسی هم بخونم.

اگه فقط پاس شم اینارو هم بازم بدبختم.

.

.

تو میتونی انقدر قوی باشی که همه ی درسای ترسناکی که تو یه هفته باید امتحانشون رو بدی رو تو همین تایمای کمی که داری بخونی و امیدوار باشی که نمرت بالای دوازده میشه؟

.

.

خسته نیستم

فقط یه بغل میخوام توش یک عالمه گریه کنم، بعد برم درس بخونم

.

.

میدونم تا آخر امتحانا نمیبینمش

حتی اگه اون بخواد. حتی اگه اون بیاد اینجا

چون من با این حجم از استرسی که دارم اولین نفری رو که بخواد یه ثانیه از وقتم رو بگیره روش بالا میارم

احتمالا تا یه ثانیه دیگه قراره رو خودم بالا بیارم......

۹۷/۱۰/۱۷
دُچـــار ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی