حوالیٖ من

ما را برای «رهگذری» آفریده اند

حوالیٖ من

ما را برای «رهگذری» آفریده اند

قبلا هم گفتم من یه احمقم

جمعه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۷، ۰۱:۲۲ ق.ظ

به یه حجمی از حماقت رسیدم که "قربونت" رو توی چتمون سرچ کردم ببینم کدوم بیشتر گفته قربونت برم...

اولاش اون میگف

بعدش فقط من گفتم

بعد به این نتیجه رسیدم که دیگه نمیگم تا به اون تعداد اون بگه.

بعد دیدم چه نتیجه ی احمقانه ای چرا همچین کاری رو کردم اصلا؟

بعد دیدم با حجم عظیمی از دلتنگی مواجهم که هیچ چاره ای واسش نیس.

چون پی امامو هفت هشت ساعت یه بار جواب میده

درنتیجه نمیتونم همه دلتنگیمو یه بارکی بهش بگم. هشت ساعت یه بارم خیلی زیادی به نظر میرسه. خسته میشه.

پس مجبورم تو ذهنم باهاش حرف بزنم. که خیلی غم انگیز تره.

دوستاش دوروبرشن. صبح پی ام داد کاش اینجا بودی. گفتم خوبه که حس کردی نیستم. بعد از دو روز پی ام داده بود. مثه سگ خوشحال بودم نبودنمو حس کرده. میتونستم تا شب از دلتنگیام بگم براش. ولی دوستاش دوروبرشن به هرحال. جواب نمیده و اذیتم میکنه. اذیتم میکنه. اذیتم میکنه.

۹۷/۱۱/۱۹
دُچـــار ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی