حوالیٖ من

ما را برای «رهگذری» آفریده اند

حوالیٖ من

ما را برای «رهگذری» آفریده اند

که روبه روی آب نشسته سراب میبینم

پنجشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۷، ۰۱:۳۸ ب.ظ

راستش من متنای خوبی مینویسم. یعنی مینوشتم. تو اینستاگرام. پست یا استوری.

یه وقتایی انقد پیچیده و گنگ و عجیب میشد که خودمم نمیفهمیدم اونموقع که داشتم مینوشتمش به چی فکر میکردم؟

تا وقتی که اون از اینستا رفت. انگار که دیگه هیچکس نبود اونجا. دیگه دلم نمیخواست بنویسم. نه اینکه ارادی دلم نخواد. یهو میدیدی دو هفته گذشت و من حتی یه استوری هم نذاشتم.

دلم گرفت. نمیدونم از چی دقیقا؟

ولی زندگیم، با اینکه دلگیریاش کمتر شده، روزای خوبش بیشتر شده، وابستگیام کمتر شده، یه جور خاصی میترسونه منو.

اگه این زندگی اونی نباشه که میخوام چی؟

راستش رو بخوای همیشه میدونم که این زندگی اونی نیست که میخوام ولی اون زندگی ای که میخوام هم مالِ کتاباس. این آرامشی که توش میبینم واسِ کتاباس.

پریشب که نزدیک تر از همیشه خوابیده بودیم کنارهم، یه لحظه از خواب بیدار شدم بیدار بود اونم، پرسید بیداری؟ گفتم آره

گف ناراحتی؟ دستشو بوسیدم و گفتم نه

بغلم کرد. 

لبام چسبیده بود به گونش ولی نمیبوسیدمش.

تو همون حالتِ خواب و بیداری هم میدونستم نباید اینکارو بکنم. 

حالا تو این حالتی که هرشب که آرزوش رو میکنم میدونی به چی فکر میکردم؟ به اینکه الان چه اتفاقی داره میفته؟ الان با این ورودی ها باید چیکار کنم؟ چجوری اینو کامپایل باید بکنم؟

میفهمی چی میگم؟ من میخواستم احساسم رو کامپایل کنم. من ترسیدم از اینکه نمیتونم همچین ورودی ای رو کامپایل کنم. ترسیدم از اینکه نمیتونم مهندسِ خوبی بشم. همون لحظه ای که باید به هیچی غیر از حس کردن انگشتاش روی موهام فکر نمیکردم..

بعد که بیدارتر شدم. که فهمیدم چه خبره. محکم تر گرفتم گردنشو.

ولی خب دوست داشتنش تنها ترم میکنه.خیلی تنها.

.

.

.

نمیتونم بگم نمیخوام مهندس بشم. نمیخوام بگم نمیتونم مهندس بشم. ولی دلم یه زندگی میخواد شبیه "یک عاشقانه ی آرام" که دغدغه هام پر کردن وقتم با ساز زدن و نقاشی و کوه رفتن و .. اینا باشه.

میدونم منافاتی ندارن باهم. ولی خب وقتی پایه ی زندگیت رو درسای فنی باشه، وقت گذاشتن واسه چیزای دیگه شبیه اجبار به نظر میاد.

استاد میگف باید به حرف زدنت به رفتارت به وجناتت به افکارت بیاد که مهندس کامپیوتری اونوقت من چی؟ ببین کجای کارم...

دلم گرفت.

خیلی زیاد.

۹۷/۱۲/۱۶
دُچـــار ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی